۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

جک

اصول زندگي در ايران: نكني مي كننت، بكني مي كننت، بدي مي كننت، ندي هم مي كننت، خلاصه همه يه جورايي راست كردن كه بكننت، نخند! بخندي هم مي كننت

 

زنه تو هواپيما مي گوزه همه نگاش مي كنن خجالت مي كشه، يه لره بغل دستش بوده بلند مي شه ميگه من بيدم، زنه بوسش مي كنه لره را جو مي گيره بلند مي شه به همه ميگه از حالا به بعد اين خانم چه بگوزه چه برينه همش من بيدم

 

 

ميدوني چرا صبح جمعه نانوايي خلوته؟ چون گروهي بيهوشن! گروهي زير دوشن! گروهي هنوز روشن! گروهي كه نتونستن بيهوده مي كوشن

 

 

قاضي خطاب به متهم قزويني: طبق نظريه پزشكي قانوني متهم هستيد به پارگي مقعد، شكستگي استخوان لگن، شكافتگي روده، تركيدگي ستون فقرات، چه دفاعي داريد؟ قزوينيه ميگه: آقاي قاضي يه كون كرديم ديناميت كه كار نذاشتيم

 

 

زندگي بعد از يارانه ها: آب : اشك // غذا : كشك // يخچال : مشك // حمام: تشت // دستشويي: دشت// سفر خارجي : رشت

 

 

وزير مسكن گفته: بحمدالله مشكل مسكن جوانان حل شده، امروز بيش از صد جوان به دختر من گفتن: خونه خالي داريم

 

 

فرق زن با قليون: رو قليون 5 دقيقه كار مي كني 3 ساعت حال مي ده، ولي رو زن 3 ساعت كار مي كني 5 دقيقه حال مي ده

 

 

 گفت: خرمشهر را خدا آزاد كرد! لره گفت: پس بگو ما تو سنگر كون مي داديم

 

 

تركه ميره حموم غسل كنه مي گه غسل جنايت مي كنم استغفرالله....!!! ميگن بابا جنابت نه جنايت، ميگه آخه اونجوري كه من كردم والله جنايت بود

 

 

!  چيز سه تا مرد را به خاطر تجاوز، طبق شغلشون مي خواستند قطع كنند اولي قصاب بود با ساتور قطع كردن، دومي كه نجار بود به اره. سومي مي خنديد، گفتن چرا مي خندي؟ گفت من آبنبات فروشم ، بايد انقدر بخورن تا تموم بشه

هیچ نظری موجود نیست: