۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

بدشانس ترین نسل تاریخ

بدشانس ترين نسل تاريخ ايران ما هستيم

تو نوزاديمون شير خشک ناياب شده بود…

تو بچگيمون هم دوران جنگ بود…

دوران تحصيلمون هم هر چي طرح بود رو ما امتحان کردن… نظام قديم، نظام
جديد، نظام خيلي جديد…

رسيديم دانشگاه سهميه بندي ها شروع شد…

فارغ التحصيل شديم، به خاطر زياد بودن جمعيت کار پيدا نشد…

ماشين خريديم، بنزين سهميه بندي شد

رفتيم زن بگيريم، طلا و سکه گرون شد

رفتيم خارج، رکود اقتصاد جهاني شد

گفتيم خوب، حالا برمي گرديم ايران، مملکتمون قاراشميش شد

.بارالها! ما حال نداريم به راه راست هدايت شويم، خودت راه راست را به سوي
ما کج کن!

انقلاب کرديم تا سياستمان ديني شود... دينمان سياسي شد! انقلاب کرديم تا
اقتصادمان انساني شود.... انسانيتمان اقتصادي شد! انقلاب کرديم تا خيابان
هايمان شريف شوند... شرافتمان خياباني شد! انقلاب کرديم تا رنگ آزادي را
ببينيم... اسارت رنگ شده را ديديم! انقلاب کرديم تا دردهايمان درمان
شود... درد بي درمان گرفتيم

هیچ نظری موجود نیست: