۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه

رستوران آلینیا در ش یک ا گو-بسیار جا لب

شماره ۱۷۲۳ خیابان هالستد شمالی در شهر شیکاگو خانه ایست با آجرهای خاکستری تیره،بدون هیچ تابلو و یا نشانی دیگر.

خانه ای که برای ورود به آن چیزی حدود ۶ ماه باید در صف انتظار باقی بمانید. اگر سرانجام بخت یار شما باشد و در جیب هایتان یکی دوهزار دلاری پیدا شود، و البته سر وقت به محل رسیده باشید، میتوانید وارد شوید! ابتدا از راهروی تونل مانندی میگذرید و خود را درمقابل درهایی الکترونیکی میابید که گذر از آنها شما را با رستورانی کوچک با دیوارهایی سفید و میز وصندلیهایی تیره مواجه میکند. فضایی بسیار ساده و تمیز.
رستوران آلینیا در شیکاگو. رستورانی که با وجود سن کم (از ۲۰۰۵) برای سالهای متمادی در میان ۲۰ رستوران اول جهان قرار گرفته است، و در سال ۲۰۱۰ به عنوان بهترین رستوران امریکا انتخاب شد (رده بندی مجله رستوران ). در آلینیا شما با تجربه جدیدی از غذا خوردن مواجه خواهید شد! تجربه ای که به نظر بسیاری نگاهی متفاوت به مفهوم لذت بردن از طعم و عطر غذاست

تنها یک منوی ثابت برای همه مشتریان سرو میشود! و شما حق انتخاب چندانی ندارید! این منو در یک فرآیند ۲۳ مرحله ای و به تدریج اجرا میشود! در هر مرحله مقدار بسیار کمی از غذا (در حد یک لقمه) که به صورت یک اثر هنری تزیین شده است برای شما آورده میشود! پس از اتمام لقمه اول بعدی و بعدی!

در طراحی هر لقمه ترکیب بسیار هنرمندانه ای از طعم و عطر و تصویر در مقابل دید و دهان مشتریان قرار میگیرد













البته لازم به ذکراست که محتوای این منو هر دو-سه ماه یک بار به طور کامل عوض میشود و شما در دور بعدی با تجربه جدیدی مواجه خواهید شد

این نمونه نقشه سفر شماست از ابتدا تا انتهای شام که چیزی حدود ۳-۴ ساعت طول میکشد:
ترکیبی چنان هنرمندانه از عطر و طعم که به قول گزارشگر مجله تایم «تا حدود لقمه شانزدهم که کم کم شروع به سیر شدن میکنید، به نظر میرسد که غذا نمیخورید! بلکه به غذاهای مختلف فکر میکنید». این ترکیب عجیب و نوآورانه فقط بوها و طعم های خوراکی ر دربرنمیگیرد!

مثلا این لقمه در منوی پاییز رستوران که سینه مرغ کباب شده است که در کنار برگ های بلوط در حال سوختن بر روی میز شما می آید که شما را به حال و هوای پاییز و کباب و آتش و هیزم ببرد


و یا دسر آخر که به عجیب ترین شکل ممکن سرو میشود! سر آشپز و یک همراه سر میز شما می آیند. یک سفره کوچک روی میز پهن میکنند! و این اثر هنری را جهت خوردن تحویل شما میدهند

این نگاه عجیب به مفهوم غذا و این ترکیب نو از حواس مدیون هوشمندی سرآشپز و صاحب رستوران یعنی گرانت آشاتز است!
مردی ۳۶ ساله که در دوران ۲۰ ساله حرفه ای خود تقریبن همه جوایز بین المللی آشپزی در جهان را برده است! داستان زندگی آشاتز هم مانند رستورانش عجیب و نامتعارف است!

بتهوون را به یاد دارید؟ آهنگ سازی که در اواخر عمر ناشنوا بود؟!

در سال ۲۰۰۷ پزشکان برای آشاتز تشخیص کانسر اسکواموس سل زبان درجه ۴ گذاشتند! با متاستاز به غدد لنفاوی گردن! تنها درمان پیشنهادی قطع زبان بود! در غیر این صورت سرطان، به گفته پزشکان، ظرف یک ماه به زندگی او پایان میداد.

برای گرانت آشاتز، مردی که از ۱۷ سالگی زندگیش را وقف طعم ها و غذاها کرده بود و در این راه حتی از همسرش هم جدا شده بود این مساله تنها یک راه حل داشت!

او با جراحی و قطع زبان مخالفت کرد! یک درمان تحقیقاتی شیمی درمانی و رادیوتراپی در دانشگاه شیکاگو پیدا کرد و به کارش ادامه داد!

صبحها به رستورانش میرفت و غذاها را آماده میکرد. ظهر به شیمی درمانی و رادیوتراپی میرفت و عصر در حالیکه در گوشه و کنار در حال عق زدن و بالا آوردن بود به رستوران برمیگشت

درمانهای مهاجم سرطان حس چشایی او را از بین بردند. او کم کم یاد گرفت به عطر و بوی غذاها تکیه کند. البته بعد از ماهها کم کم حس چشایی برگشت! ولی آشاتز به ترکیب جدیدی از طعم و بو دست پیدا کرده بود! ترکیبهایی که تعریف جدیدی از لذت غذا خوردن بود

این هم نمونه های دیگری از لقمه ها









عکس هایی ار فضای داخلی رستوران

















عکس هایی از آشپزخانه رستوران
















هیچ نظری موجود نیست: