خیلی روی ادمها حساب نکنید
خدایتان هم همه ی انتظارات شما را براورده نمی کند
اینها که فقط آدمند . . .
خدایتان هم همه ی انتظارات شما را براورده نمی کند
اینها که فقط آدمند . . .
******
بعضی وقتا اتفاقاتی تو زندگیت میافته که دلت میخواد خدا رو گیر بیاری، تو چشاش زل بزنی و بگی: خُب که چی مثلا؟!
******
پسرهای ما عادت دارن دوست دختر خودشون رو نگیرن و با دوست دختر مردم ازدواج کنن
******
یه مرد باهوش برای حضار جوک تعریف کرد ، حضار دیوانه وار خندیدند . بعد از چند لحظه دوباره همون جوک رو تعریف کرد . عده کمی از حضار دوباره خندیدند . دوباره و دوباره همون جوک رو تعریف کرد . زمانی که دیگه هیچیک از حضار نخندید او لبخند زد و گفت وقتی که نمی تونید به یک جوک بارها بخندید ؛ چطور برای یه مسئله بارها و بارها گریه می کنید؟!!!
******
مانده ام چگونه هنوز دست و پاهایت سالم است؟!
وقتی به ناگاه
...
آنگونه سخت از چشمانم افتادی . . .
وقتی به ناگاه
...
آنگونه سخت از چشمانم افتادی . . .
******
دلم یه نفر میخواد....
که ازم بپرسه چطوری؟
...
بگم...خوبم
بغلم کنه و بگه دروغ بسه...
چی شده؟؟
که ازم بپرسه چطوری؟
...
بگم...خوبم
بغلم کنه و بگه دروغ بسه...
چی شده؟؟
******
چقدر سخت است همرنگ این جماعت شدن
وقتي این جماعت خودش هزار رنگ است
وقتي این جماعت خودش هزار رنگ است
******
می دونی احمق بودن از کجا شروع می شه ؟
از اونجایی که
.
.
.
می گی این یکی با بقیه فرق داره!
باور کن
******
اگه یکروز صبح خیلی خوشحال از خواب بیدار شدی و دیدی همه چیز خیلی خوبه...
نه غمی هست
نه دردی...
بدون که دیشب تو خواب مردی!!!
نه غمی هست
نه دردی...
بدون که دیشب تو خواب مردی!!!
******
مراقب باشین.
بعضی ها در حالیکه هندوانه زیر بغلت می ذارن پوست موز هم زیر پات می اندازن !!!
بعضی ها در حالیکه هندوانه زیر بغلت می ذارن پوست موز هم زیر پات می اندازن !!!
******
این روزها شیرین میزنم ؛ بی آنکه پای فرهادی در میان باشد . . .
******
خیلی وقته دارم میگم یه روز خوب میاد
شاید اون روز خوب اومده و رفته و من نفهمیدم
شاید هنوز نیومده
شاید دیگه نمیاد
یادم رفته بود دنیا زیر قولش میزنه
...چون وقتی به دنیا اومدیم گفتن اینجا دنیای انسانهاست ولی تازه فهمیدم اینجا جنگله....
شاید اون روز خوب اومده و رفته و من نفهمیدم
شاید هنوز نیومده
شاید دیگه نمیاد
یادم رفته بود دنیا زیر قولش میزنه
...چون وقتی به دنیا اومدیم گفتن اینجا دنیای انسانهاست ولی تازه فهمیدم اینجا جنگله....
******
و در آخر :
به سلامتیه نسل من که خسته شد از بس دزدکی بوسید...
دزدکی حرف زد...
دزدکی در آغوش گرفت...
دزدکی عشق بازی کرد...
دزدکی دوست داشت...
خسته شد....
دزدکی حرف زد...
دزدکی در آغوش گرفت...
دزدکی عشق بازی کرد...
دزدکی دوست داشت...
خسته شد....
خسته . . .
--
کمی زود بود، ولی...
دعایت گرفت مادر بزرگ !
...
پیر شدم... !!
دعایت گرفت مادر بزرگ !
...
پیر شدم... !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر