۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

اصفهانی

اصفهانی

1.      یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه
تنها میره ماه عسل

2.      از بچه اصفهانیه می پرسن وقتی می ری سر یخچال چی می خوری؟
می گه: کتک!

3.      اصفهانيه میره سربازی وقتی بر میگرده میبینه داداشش و باباش با کلی ریش و سبیل وایسادن دم در میزنه زیر گریه میگه تو رو خدا بگین چی شده باباش میگه احمق رفتی سربازی ریش تراشو دیگه چرا بردی

4.      اصفهانیه به مهمونش میگه اگه گرسنه ای مرغ هست! بگم تخم کنه؟

5.       شب عيد فطر همه اصفهانيا بيرون خوابيده بودن ازشون مي پرسن

6.      چرا بيرون خوابيدين ميگن واسه اينكه پول فطرمون بيفته گردن شهرداري

7.      اصفهانيه داشته نوار روضه گوش ميداده ميزنه آخر نوار ببينه شام ميدن يا نه

8.       به اصفهانيه ميگن دو دوتا ميگه : ميخاي بخري يا ميخاي بفروشي !

9.      اصفهانيه آب معدني ميخره به زنش ميگه يه كم آب بهش اضافه كن خيلي غليظه

10.   دو تااصفهانی دراز كشیده بودند یكیشون داشته خمیازه می كشیده اون یكی میگه داداش تا دهنت بازه لطفا این اصغر ما رو هم صدا بزن

11.   يه اصفهاني يك خوشه انگور را به خانه برد و به زن و فرزندانش هركدام يك دانه داد. بچه ها گفتند: بابا جان چرا يك دانه؟ مرد جواب داد: عزيزانم ! بقيه اش هم همين مزه را مي دهد

12.   اصفهانیه برای بچه اش اسمارتیز می خره، روش می نویسه هر 8 ساعت یکی

13.   اصفهانيه داشته رو خودش آب يخ ميريخته ، ميگن چرا اينجوري ميكني؟ ميگه مي خوام سرما بخورم. ميگن چرا؟ ميگه اخه يه پنيسلين دارم داره تاريخش ميگذره!

14.   یه اصفهانی جوهر خودکارش تموم می شه ترک تحصیل می کنه

15.   جشنواره فیلم اصفهان:
1-
یک تکه نان برای دو نفر
2-
تا حالا موز خوردی؟
3-
ده نفر زیر یک چتر 4- من جعفر 15 تومان دارم
5-
دیشب پیتزا خوردم آیدا

16.  يه روز اصفهانيه تو مسابقات رالي شركت ميكنه وسط راه مسافر سوار مي كنه!!!

17.   خبري تاسف بار به دستمون رسيد که : دو تا اصفهاني شيرجه ميزنن تو آب ميگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بيرون بايد شام بده هنوز جسد هيچکدومشون رو پيدا نکردن

18.  اصفهونیه نذر می کنه اگه دانشگاه قبول بشه مادرشو پیاده بفرسته کربلا

هیچ نظری موجود نیست: