۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

Did you know that..................!




 

راستی میدونین عهدنامه ترکمانچای امسال به اتمام میرسه و قانونا آذربایجان شوروی دیگه مال ایرانه چون طبق این عهدنامه آذربایجان شمالی ایران یا ایران شمالی رو به مدت 100 سال به روسیه دادن که امسال آخرین سالشه!!! اما کجاست کسی که بخواد دنباله این کارو بگیره . از یه طرف اون عربها که خودشو مالک جزایر و خلیج ما می دونن از اون طرف چیزی که حق ماست را نمی تونیم بر گردونیم.

اینم متن معاهده ننگین ترکمانچای :

 
متن كامل قرارداد تركمانچای
هو الله



دیباچه عهدنامه ایران و روس



الحمدالله الوافی و الكافی بعد از انعقاد عهدنامه مباركه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب كمال مهربانی و یكجهتی حضرتین بهیٌتین به مقتضای حركات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده كه موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا كه مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار این گونه مخاطرات پاك بود اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و كوشش های منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مباركه جدید به مبانی و اصولی كه در طی فصول مرقومه مذكور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وكلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحكام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است كه از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحكام و استقرار معاهده مباركه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تكمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهشهای منصفانه تدارك آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروك نگذارند
.

بسم الله الرحمن الرحیم


چون اعلیحضرت قضا قدرت، پادشاه اعظم والاجاه، امپراطور اكرم شوكت دستگاه، مالك بالاستحقاق كل ممالك روسیه و اعلیحضرت كیوان رفعت خورشید رایت، خسرو نامدار پادشاه اعظم با اقتدار ممالك ایران، چون هر دو علی السویه اراده و تمنای صادقانه دارند كه به نوایب و مكاره جنگی كه بالكلیه منافی رأی والای ایشان است نهایتی بگذارند و سنتهای قدیم حسن مجاورت و مودت را ما بین این دو دولت بواسطه صلحی كه متضمن دوام باشد و بواعث خلاف و نفاق آتیه را دور كنند در بنای مستحكم استقرار دهند، لهذا برای تقدیم این كار خجسته آثار اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه جناب ژان پاسكویچ‌‌‌‍‌‌، جنرال آنفاندری، سردار عسكر جداگانه قفقاز، ناظم امورات ملكیه گرجستان و ولایات قفقاز و حاجی ترخان، مدیر سفاین حربیه بحر خزر، صاحب حمایلات الكسندر نویسكی مقدس مرصع به الماس، به آن مقدس مرتبه اول مرصع به الماس، ولادیمیر مقدس مرتبه اول و گیورگی مقدس مرتبه دویم و صاحب دو شمشیر افتخار یكی طلا موسوم«برای شجاعت» و دیگری مرصع به الماس و صاحب حمایلات دول خارجه مرتبه اولین عقاب سرخ پیكر پروسیه، هلال دولت عثمانی و نشان های دیگر و جناب «الكسندر اوبرو سكوف» صاحب حمایلات مقدسه ثالث ولادیمیر، مرتبه ثانی سن استانیسلاس لهستان، مرتبه دوم سن ژان بیت، و از طرف اعلیحضرت قویشوكت پادشاه ممالك ایران نواب مستطاب والا شاهزاده نامدار عباس میرزا را وكلای مختار خود تعیین كردند و ایشان بعد از آن كه در تركمنچای مجتمع شدند و اختیار نامه خود را مبادله كرده و موافق قاعده و شایسته دیدند، فصول آتیه را تعیین و قرارداد كردند:

فصل اول- بعد الیوم ما بین اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران و ولیعهدان و اخلاف و ممالك و رعایای ایشان مصالحه و مودت و وفاق كاملی إلی یوم الأبد واقع خواهد بود.

فصل دویم- چون جدال و نزاعی كه فیما بین عهد كنندگان رفیع الاركان واقع شد و امروز بسعادت منقطع گردید، عهود و شروطی را كه بموجب عهدنامه گلستان، بر ذمت ایشان لازم بود موقوف و متروك می دارد، لهذا اعلیحضرت كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران چنین لایق دیدند كه به جای عهدنامه مزبوره گلستان، عهدنامه دیگر به این شروط و عهود و قیود قرار دهند كه ما بین دو دولت روس و ایران بیشتر از پیشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتیه صلح و مودت گردد.

فصل سیم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می كند تمامی الكای نخجوان و ایروان را - خواه این طرف روس باشد یا آن طرف. و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالك ایران تعهد می كند كه بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت شش ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به اداره این دو دولت مذكوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند.

فصل چهارم- دولتین علیتین معاهدتین عهد و پیمان می كنند كه برای سر حد فیما بین دو مملكت بدین موجب سر حد وضع نمایند:

از نقطه سر حد ممالك عثمانی كه از خط مستقیم به قله كوه آغری كوچك أقرب است. ابتدا كرده، این خط تا به قله آن كوه كشیده می شود و از آنجا به سر چشمه رودخانه مشهور به قرا سوی پایین كه از سراشیب جنوبی آغری كوچك جاریست فرود آمده، به متابعت مجرای این رودخانه تا به التقای آن رودخانه ارس در مقابل شرور ممتد می شود. چون این خط به آن جا رسید به متابعت مجرای ارس تا به قلعه عباس آباد می آید و در تعمیرات و ابنیه خارجه آن كه در كنار راست ارس واقع است نصف قطری بقدر نیم آغاج كه عبارت از سه ورس و نیم روسی است رسم می شود و این نصف قطر در همه اطراف امتداد می یابد. همه اراضی و عرصه كه در این نصف قطر محاط و محدود می شود بالانفراد متعلق به روسیه خواهد داشت و از تاریخ امروز در مدت دو ماه با صحت و درستی كامل معین و مشخص خواهد شد و بعد از آن از جایی كه طرف شرقی این نصف قطر متصل به ارس می شود خط سر حد شروع و متابعت مجرای ارس می كند تا به مسیر یدی بلوك و از آن جا از خاك ایران به طول مجرای ارس امتداد می یابد با فاصله و مسافت سه آغاج كه عبارتست از بیست و یك ورس روسی.

بعد از وصول به این نقطه خط سر حد به استقامت از صحرای مغان می گذرد تا به مجرای رودخانه موسومه بالهارود به محلی كه در سه فرسخی واقع است كه عبارتست از بیست و یك ورس روسی پایین تر از ملتقای دو رودخانه كوچك موسوم به آدینه بازار و ساری قمیش و از آن جا این خط به كنار چپ بالهارود تا به ملتقای رودخانه های مذكور آدینه بازار و ساری قمیش صعود كرده به طول كنار راست رودخانه آدینه بازار شرقی تا به منبع رودخانه و از آن جا تا به اوج بلندی های جگیر امتداد می یابد، به نوعی كه جمله آبهایی كه جاری به بحر خزر می شوند متعلق به روسیه خواهد بود و همه آبهایی كه سراشیب و مجرای آنها به جانب ایران است تعلق به ایران خواهد داشت.

و چون سر حد دو مملكت این جا بواسطه قلل جبال تعیین می یابد، لهذا قرار داده شد كه پشته هایی كه از این كوهها به سمت بحر خزر است به روسیه و طرف دیگر آنها به ایران متعلق باشد. از قله های بلندی های جگیر خط سر حد تا به قله كمر قویی به متابعت كوههایی می رود كه طالش را از محال ارشق منفصل می كند. چون قلل جبال از جانبین مجرای میاه را می دهند، لهذا در این جا نیز خط سر حد را همان قسم تعیین می كند كه در فوق در باب مسافت واقعه بین منبع و آدینه بازار و قلل جگیر گفته شد و بعد از آن خط سر حد از قله كمر قویی به بلندی های كوههایی كه محال زوند را از محال ارشق فرق می دهد متابعت می كند تا به سر حد محال ولكیج همواره بر طبق همان ضابطه كه در باب مجرای میاه معین شد، محال زوند بغیر از آن حصه كه در سمت مخالف قلل جبال مذكوره واقع است از این قرار حصه روسیه خواهد بود. از ابتدای سر حد محال ولكیج خط سر حد ما بین دو دولت به قلل جبال كلوتوپی و سلسله كوههای عظیم كه از ولكیج می گذرد متابعت می كند تا به منبع شمالی رودخانه موسوم به آستارا پیوسته به ملاحظه همان ضابطه در باب مجرای میاه و از آن جا خط سرحد متابعت مجرای این رودخانه خواهد كرد تا به ملتقای دهنه آن به بحر خزر و خط سر حد را كه بعد از این متصرفات روسیه و ایران را از هم فرق خواهد داد تكمیل خواهد نمود.

فصل پنجم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران برای اثبات دوستی خالصانه كه نسبت به اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اخلاف و ولیعهدان سریر سلطنت ایران تمامی الكا و اراضی و جزایری را كه در میانه خط حدود معینه در فصل مذكوره فوق و قلل برف دار كوه قفقاز و دریای خزر است و كذا جمیع قبایل را چه خیمه نشین چه خانه دار، كه از اهالی و ولایات مذكوره هستند واضحاً و علناً الی الابد مخصوص و متعلق به دولت روسیه می داند.

فصل ششم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به تلافی مصارف كثیره كه دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی كه به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد می كند كه بواسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین الدولتین به ده كرور تومان رایج قرارگرفت كه عبارت است از بیست میلیون مناط سفید روسی، و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده كه همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت كه گویا لفظاً به لفظ در این عهدنامه مصالحه حالیه مندرج است، معین خواهد شد.

فصل هفتم- چون اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران شایسته و لایق دانسته همان فرزند خود عباس میرزا را ولیعهد و وارث تخت فیروزی بخت خود تعیین نموده است، اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه برای این كه از میل های دوستانه و تمنای صادقانه خود كه در مزید استحكام این ولیعهدی دارد به اعلیحضرت پادشاهی شاهنشاه ممالك ایران برهانی واضح و شاهدی لایح بدهد، تعهد می كند كه از این روز به بعد شخص وجود نواب مستطاب والا شاهزاده عباس میرزا را ولیعهد و وارث برگزیده تاج و تخت ایران شناخته، از تاریخ جلوس به تخت شاهی، پادشاه بالاستحقاق این مملكت می داند.

فصل هشتم- سفاین تجارتی روس مانند سابق استحقاق خواهند داشت كه به آزادی بر دریای خزر به طول سواحل آن سیر كرده به كناره های آن فرود آیند و در حالت شكست كشتی در ایران اعانت و امداد خواهند یافت و همچنین كشتیهای تجارتی ایران را استحقاق خواهد بود كه به قرار سابق در بحر خزر سیر كرده، به سواحل روس آمد و شد نمایند و در آن سواحل در حال شكست كشتی به همان نسبت استعانت و امداد خواهند یافت. در باب سفاین حربیه كه علم های عسكریه روسیه دارند چون از قدیم بالانفراد استحقاق داشتند كه در بحر خزر سیر نمایند، لهذا همین حق مخصوص كما فی السابق امروز به اطمینان به ایشان وارد می شود، به نحوی كه غیر از دولت روسیه هیچ دولت دیگر نمی تواند در بحر خزر كشتی جنگی داشته باشد.

فصل نهم- چون مكنون خاطر اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران است كه من كل الوجوه عهودی را كه به این سعادت و میمنت ما بین ایشان مقرر گشته مستحكم نمایند، لهذا قرارداد نمودند كه سفراء و وكلا و كارگزارانی كه از جانبین به دولتین علیتین تعیین می شود- خواه برای انجام خدمت های اتفاقی یا برای اقامت دایمی - به فراخور مرتبه و موافق شأن دولتین علیتین و بملاحظه مودتی كه باعث اتحاد ایشان گشته به عادت ولایت مورد اعزاز و احترام شوند و در این باب دستور العملی مخصوص و تشریفاتی قرار خواهند كرد كه از طرفین مرعی و ملحوظ گردد.

فصل دهم- چون اعلیحضرت امپراطور كل روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران استقرار و افزایش روابط تجارت را ما بین دو دولت مانند یكی از نخستین فواید ملاحظه كردند كه می بایست از تجدید مصالحه حاصل شود، لهذا قرارداد نمودند كه تمامی اوضاع و احوال متعلقه به حمایت تجارت و امنیت تبعه دو دولت را به نوعی كه متضمن مرابطه كامله باشد معین و منتظم و در معاهده جداگانه ای كه به این عهدنامه ملحق و ما بین وكلای مختار جانبین مقرر و مانند جزو متمم او مرعی و ملحوظ میشود مضبوط و محفوظ دارند.

اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران برای دولت روس كما فی السابق این اختیار را مرعی می دارد كه در هر جا كه مصلحت دولت اقتضا كند كونسولها و حامیان تجارت تعیین نمایند و تعهد می كند كه این كونسولها و حامیان تجارت را كه هر یك زیاده از ده نفر اتباع نخواهد داشت فراخور رتبه ایشان مشمول حمایت و احترامات و امتیازات سازد و اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه از جانب خود وعده می كند كه درباره كونسولها و حامیان تجارت اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به همین وجه مساوات كامله مرعی دارد.

در حالتی كه از جانب دولت ایران نسبت به یكی از كونسولها و حامیان تجارت روسیه شكایتی محققه باشد، وكیل و یا كارگزار دولت روس كه در دربار اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران متوقف خواهد بود و این حامیان و كونسولها بلاواسطه در تحت حكم او خواهد شد، او را از شغل خود بیدخل داشته به هر كه لایق داند اداره امور مزبور را بر سبیل عادیه رجوع خواهد كرد.



فصل یازدهم- همه امور و ادعا های تبعه طرفین كه به سبب جنگ به تأخیر افتاده بعد از انعقاد مصالحه موافق عدالت به اتمام خواهد رسید و مطالباتی كه رعایای دولتین جانبین از یكدیگر یا از خزانه داشته باشند به تعجیل و تكمیل وصول پذیر خواهد شد.

فصل دوازدهم- دولتین علیتین معاهدتین بالاشتراك در منفعت تبعه جانبین قرارداد می كنند كه برای آنهایی كه مابین خود به سیاق واحد در دو جانب رود ارس املاك دارند موعدی سه ساله مقرر نمایند تا به آزادی در بیع یا معاوضه آنها قدرت داشته باشند، لكن اعلیحضرت امپراطور كل روسیه از منفعت این قرارداد در همه آن مقداری كه به او تعلق و واگذار می شود، سردار سابق ایروان حسین خان و برادر او حسن خان و حاكم سابق نخجوان كریم خان را مستثنی می دارد.

فصل سیزدهم- همه اسیرهای جنگی دولتین خواه در مدت جنگ آخر باشد یا قبل از آن و همچنین تبعه طرفین كه به اسیری افتاده باشند از هر ملت كه باشد همگی بغایت چهار ماه به آزادی مسترد و بعد از آنكه جیره و سایر تداركات لازمه به آنها داده شد به عباس آباد فرستاده می شوند تا اینكه به دست مباشرین جانبین كه در آن جا مأمور گرفتن و تداركات فرستادن ایشان به ولایت خواهد بود تسلیم شوند.

دولتین علیتین در باب همه اسیرهای جنگ و تبعه روس و ایران كه به اسیری افتاده و به علت دوری مكان هایی كه در آن جا بوده اند یا به علت اوضاع و اسباب دیگر بعینه مسترد نشده باشند، همان قرارداد را می كنند و هر دو دولت ایٌ وقت كان اختیار بی حد و نهایت خواهند داشت كه آنها را مطالبه كنند و تعهد می كنند كه هر وقت اسیر خود به دولت عرض نماید یا ایشان را مطالبه كنند از جانبین مسترد سازند.

فصل چهاردهم- دولتین علیتین معاهدتین جلای وطن كنندگان و فراریان را كه قبل از جنگ یا در مدت آن به تحت اختیار جانبین گذاشته باشند مطالبه نمی كنند ولیكن برای منع نتایج مضره جانبین كه از مكاتبات و علاقه خفیه بعضی از این فراریان با هم ولایتیان یا اتباع قدیم ایشان حاصل می تواند شد، دولت ایران تعهد می كند كه حضور و توقف اشخاصی را كه الحال یا بعد از این باسمه به او مشخص خواهد شد از متصرفات خود كه مابین ارس و خط رودخانه مرسوم به جهریق و دریا و حد ارومی و رودخانه مشهور به جیقتو و قزل اوزن تا التقای آن به دریا واقع است رخصت می دهد.

اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه از جانب خود همچنین وعده می كند كه فراریان ایران را در ولایت قراباغ و نخجوان و كذالك در آن حصه ولایت ایروان كه در كنار راست رود ارس واقع است اذن توطن و سكنی ندهد، لیكن معلوم است كه این شرط مجری و معمول نبوده و نخواهد بود، مگر در باب اشخاصی كه صاحب مناصب ملكیه یا مرتبه و شأن دیگر باشد، مانند خوانین و بیك ها و ملا های بزرگ كه صورت رفتار ها و اغواها و مخابرات و مكاتبات خفیه ایشان درباره همولایتیان و اتباع و زیر دستان قدیم خود موجب یك نوع رسوخ و تأثیر به افساد و اخلال تواند شد.

در خصوص رعایای عامه مملكتین مابین دولتین قرارداده شده كه رعایای جانبین كه از مملكتی به مملكت دیگر گذشته باشند، یا بعد از این بگذرند مأذون و مرخص خواهند بود كه در هر جایی كه آن دولت كه این رعایا به تحت حكومت و اختیار او گذاشته باشند مناسب داند سكنی و اقامت كنند.

فصل پانزدهم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به این حسن اراده كه آرام و آسایش را به ممالك خود باز آورد و موجبات مكاره را كه اكنون به سبب این جنگ و خصومت بر اهالی مملكت روی آورده و به جهت انعقاد این عهدنامه كه به فیروزی تمام سمت انجام می پذیرد از ایشان دور كرده، همه رعایا و ارباب مناصب آذربایجان عفو كامل و شامل مرحمت می فرمایند و هیچ یك از ایشان بدون استثنای مراتب و طبقات به جرم عرضه ها و عملها و رفتارهای ایشان كه در مدت جنگ یا در اوقات تصرف چند وقت قشون روسیه از ایشان ناشی شده نباید معاقب شوند و آزار ببینند



هیچ نظری موجود نیست: